آری، تاریخ را هنر سخت قضاوت کردن است
بیست و هشتم ژوئیه که امروز باشد مصادف است با تولد دو شخصیت بزرگ اندیشه ورز جهانی و یک سیاستمدار مردمدار:
«ابوبکرمحمدبن علی» معروف به ابن عربی Ibn al-Arabi، شیخ الاکبر و ابن افلاطون بسال ۵۶۰ هجری قمری در اسپانیا دیده به جهان گشود که در وادی اندیشه ی عرفان، قرآن و حدیث اسلامی صاحب سبک و تألیفات متمایزی نسبت به اسلاف خود گشت. روحش شاد. «ارنست کاسیرر» Ernest Cassirerفیلسوف آلمانی پیرو نظریات نوکانتی، مدافع ایدآلیسم نظری و روسو شناس برجسته در ۱۸۷۴ میلادی و در خانواده ای یهودی متولد شد. او در جریانات منتهی به جنگ دوم بین الملل همچون بسیاری از هموطنان یهودی خود مجبور به هجرت از خاک پدری شد. روانش شاد.
«سالوادور آلنده» Salvador Allende اگر امروز را می دید صد و یک ساله شده بود. او رئیس جمهور مخلوع شیلی است. مصلحی سوسیالیست که با آراء مردم به قدرت رسید و توسط کودتای نظامی وزیر دفاع یا رئیس ستاد مشترک ارتش کشورش از قدرت برکنار شد. هوادارانش معتقد بودند که او دولت مزخرفی داشت اما دولتش از جنس مردم بود. دولتی بود که فضای رعب و وحشت بر مملکت حاکم نکرد و گذاشت مخالف و موافق از آزادی بیان بهره مند باشند. حسن آلنده در همین بود: در برپایی فضای آزاد و احترام به خواست مردم. او به وزیر دفاعش اعتماد کرد و رئیس ستاد مشترک ارتش جواب اعتماد او را با یک کودتای نظامی داد. تانکها به خیابانها کشیده شدند. موافقان دولت را در همه جا به توپ و گلوله بستند. کاخ لاموندا، مقر ریاست جمهوری را محاصره کردند. اولین گلوله تانک که ساختمان کاخ را به لرزه درآورد برای آلنده چاره ای نمانده بود جز اینکه هفت تیر بر شقیقه گذارد و ... او بارها گفته بود مادامی که با رأی مردم در کاخ ریاست جمهوری است با پای خود آنرا ترک نخواهد کرد. سر حرفش ماند و آن گلوله را شلیک کرد. روانش شاد. کودتاچی ظالم امّا، آگوستو پینوشه، با زور بازو قدرت نامشروع خود را بر اراده ی مردم شیلی به مدت چند دهه حاکم کرد. سرکوب کرد، زندانی و اعدام کرد؛ مخالفان را دمادم به خاک و خون کشید و قتلعام کرد. خانواده های بسیاری را داغدار کرد. صداها در گلو و استخوانها زیر چکمه خرد کرد. اما از آنجا که رسم دیکتاتوری بر زمین نماند، او هم رفت و به تاریخ پیوست. یکجا قدرت از او سلب شد و به تیغ تیز عدالت سپرده شد. باشد که لعنت خدا به تمامی بر او روانه گردد.

آنچه بالاخره می رود استبداد است. هرچه ننگ و نفرین بر نام دیکتاتورهاست که می نشیند. و تاریخ این قاضی القضات بی رحم را تو گویی هیچ خطا در کارش نیست. بدکاران را بدنامی و مردم داران را نام نیک می نهد. خوشا به سعادت غائی آنان که دل مردم را شاد می کنند و بد به احوال آن بی مردمان که دل مردمی را خون کنند. آری، تاریخ را هنر سخت قضاوت کردن است.
*****
اطلاعات تکمیلی راجع به دولت آلنده و کودتای پینوشه را در «شیلی سرزمین آتش» بخوانید.